من و همسنهامندیدیم اما بعضی بزرگترا میگن تو دوران ابتدایی وقتی به مدرسه میرفتن یهو سر وکلهی آدمای سیبیلو که دو برابرِ اونا سن داشتنْ تو مدرسه پیدا شد. دولت گفته بودهر کس بخواد استخدام بشه باید حداقل مدرکِ ابتدایی داشته باشه. برای همین هم خلقاللهفیلشون یاد هندستون کرده بود و از سرِ بیکاری و بیعاری که اون سالها هم بدجوربه جون ملت افتاده بود شال و کلاه کردن و کیف به دست (و احتمالاً با کفش ملی وآوازخوان) راهی مدرسه (بخوانید کارخانهی تولیدِ مدرک) شدند.
اما اینوضع ادامه پیدا میکنه و همین که بچههای اون نسل میرن دبیرستان، دولتِ فخیمهیِشاهنشاهی که نفحاتِ نفت حسابی مستش کرده بود اعلام میکنه هر کس از رعیت میخواد بهخدمتِ دولت نائل بشه (بخوانید: جهتِ تضمینِ معاش به بدنِ پرنفتِ دولت بچسبه و هیمیک بزنه!) باید حداقل مدرکِ دیپلم داشتهباشه.
القصه؛این وضع ادامه پیدا میکنه و هیچ سیل و توفانِ بنیانافکنی اعم از انقلاب و جنگ همنمیتونه این وضع رو عوض کنه. تحصیل برای گرفتن مدرک قاعدهای میشه میان ایرانیهاییکه دولتشون آنقدر بزرگ شده که ۸۰ درصد اقتصاد رو بلعیده. در این میان نفت هم کممقصر نبود. ملتی که با دگنکِ پهلوی از قرونِ وسطایِ قجری به زور هول داده شدهبودند میون مقتضیاتِ عصرِ مدرن، نفت رو به عنوانِ منبعی ابدی میدیدند که برایِبهرهمندی از اون باید درس میخوندن و توی یه رشتهای (که اصلاً هم مهم نبود چهرشتهای باشه) در دانشگاه قبول میشدن.
سالهابعد در دههیِ نودِ خورشیدی دولتِ فخیمه آمار میده که سهمِ دانشآموختگانِدانشگاهی از مشاغلْ در طول سی سال گذشته پنج برابر شده (که خبر خوبی است) اما شاخصِبهرهوری در همین مدتْ سقوطِ آزاد کرده (که خبر خیلی بدی است). یعنی باسوادانِوطنییِ متورم از علومِ چپاندهشده در بیش از دستِکم ۱۶ سال تحصیل، به اندازهیِپدران بیسواد خود هم ارزشِ افزوده ندارند. یعنی تریلیاردها سرمایهگذاری در آموزشو پرورش و دانشگاه ما را به جایی رسونده که بتونیم ضربالمثلِ آفتابه خرجِ لحیم رابه منصهیِ ظهور برسونیم.
من متخصصتوسعه نیستم و میدونم که برای تحلیل این وضع باید تخصصهای مختلفی داشت اعم ازجامعهشناسی، اقتصاد، آشنایی با مقدمات آموزش و کمی هم آشنایی با تاریخ اقتصادی معاصرایران و فرنگ. اما تحلیل خودم به عنوان کسی که کار خبری میکنه و همیشه براش سوالبوده که در ژن ما ایرانیها چیست که عادت و میل به درجا زدن داریم اینه که نفتبرای مردمی که کوتاه میاندیشند از زهر مار هم بدتره! نفت باعث شده که اقتصاد مااز حالت طبیعی خارج بشه و مردم رو از دولت آویزان کنه!
البتهخوانندهی باهوش سریع میفهمه که منظور من از نفت همون طرز استفاده از درآمدهاینفتی است وگر نه نروژ هم نفتِ زیادی داره که ۹۶درصدش را سرمایهگذاریِ خارجی میکنهتا خدای نکرده مثل ما دچارِ زغنبوتی به نام بیماریِ هلندی نشه.
مثالیکه من در موردِ مدرکگرایی زدم فقط یکی از مصادیقِ فلاکتبارِ پولِ نفته. مدرکگراییبه غیر از پرورش موجودات بیسوادی که حفظیات بدردنخوری در ذهن دارند و انتخاب رشتهشانصرفاً از روی شانس بوده، نظام دانشگاهی را به سمتی برده که واژگانی چون دکتر ومتخصص به عنوان عبارات مسخره بین مردم تبدیل شده.
دولتهایما در طول ۹۰ سال گذشته هر روز بیشتر تحتِ تأثیرِ تخدیرِ پولِ نفت قرار گرفتن واقتصادی که باید آزاد باشه را در چنبرهی خود در آوردهاند. ما راهی نداریم جز اینکه دست از اختلافات یِ جفنگْ برداریم و با همکارییِ تمامِ متفکرانِ اقتصادی واجتماعییِ وطنی برای رهایی از چنگِ این مادهیِ متعفن که تأثیراتِ مخربی برجزءجزءِ زندگییِ ایرانیها گذاشته برنامهریزی کنیم. باید ساختاری ایجاد کنیم کههیچ دولتمردی در آینده نتونه پول نفت رو خرجِ فریبِ عوامالناس کنه تا مثلِ الانکاسهیِ چهکنم بدست از خود نپرسیم آن مرد با هشتصد میلیارد دلار چه کار کرد؟!
درباره این سایت